Perdic | paired registers | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 55 (5948 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	paired registers U	دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	to get somebody paired off with somebody U	دو نفر را جفت کردن برای ازدواج
	paired associates U	جفتهای متداعی
	spin paired U	اسپین زوج شده
	paired electrons U	الکترونهای زوج شده
	paired bar graph U	نمودار میلهای مزدوج
	paired comparisons method U	روش مقایسه جفتی
	spin paired complex U	کمپلکس اسپین زوج شده
	method of paired comparisons U	روش مقایسههای جفتی
	registers U	فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
	registers U	ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
	registers U	نمایش محتوای تمام ثباتها
	registers U	ذخیره موقت دستورات اجرایی
	registers U	ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
	registers U	ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
	registers U	مشابه 8481
	registers U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registers U	ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
	registers U	محل ذخیره سازی برای داده کنترل
	registers U	ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
	registers U	ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
	registers U	نشان دادن
	registers U	انجام عملی به یک محرک
	registers U	1-محل مخصوص درCPU
	registers U	ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
	registers U	که حاوی آدرس شروع برنامه است
	registers U	ثباتی درCPU
	registers U	ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
	registers U	فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
	registers U	ثبات کاربردرحافظه اصلی ونه درCPU
	registers U	شمارگر
	registers U	دفتر ثبت نام
	registers U	کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
	registers U	اسم نویسی کردن
	registers U	ثبت تیر کردن
	registers U	منطبق کردن
	registers U	در دفتر واردکردن
	registers U	نگاشتن
	registers U	ثبت کردن
	registers U	لیست یا فهرست
	registers U	پیچ دانگ صدا
	registers U	ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
	registers U	دفتر ثبت
	registers U	نامنویسی
	registers U	ثبت رکورد
	registers U	تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
	registers U	دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
	registers U	مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
	registers U	ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
	registers U	رجیستر
	registers U	سجل
	registers U	ثبات
	cash registers U	ماشین صندوقداری
	cash registers U	ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
	cash registers U	صندوق پول شمار

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy